سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها با سر برادر

شاعر : سید هاشم وفایی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
قالب شعر : غزل

دلم گرفته و جانم ز زندگی سیر است            هوای شام چرا اینـقـدر نفس گـیراست

لباس عـید به تن کـرده‌انـد مـردم شـام            فضای شهر چراغان و غرق تزویر است


نــوای هــلــهـلــۀ مـردمـان هـمـانـنــدِ            صدای نیزه و تیر و صدای شمشیر است

ز دست و پایِ گلی روی ناقه خون ریزد            حدیث غُربت او ناله‌های زنجیر است

چه غافـلند که بر اشک و آه ما خـندند            که در کمان دل خستگان همین تیر است

قـسـم بـه آیـۀ نـاب" لـیِـذهِـبَ عَـنـکُـم"            به روی نیزه سری از تبار تطهیر است

پـی هـدایـت مــردم ز روی نــی آیــد            نوای قاری قرآن که غرق تفسیر است

به عرش دوست زده تکیه قدر ما، امّا            هـنوز دشمن بیدادگـر زمین گیر است

مـس وجـود «وفایی» اگر که آوردی            غـبـار درگه این آستـانه اکـسیـر است

نقد و بررسی

در منابع معتبر سنگ و چوب و ... پرتاب کردند در شهر شام نیامده است بلکه در کتب أمالی صدوق ج۳۱ ص ۱۶۶؛ الـفتـوح ج۵ ص۱۳۰؛ الاحتجـاج ج ۲ ص ۱۱۴؛ مناقب الطاهرین ج۲ ص ۶۰۱؛ اللهوف ص ۱۵۳؛ مقتل خوارزمی ج ۲ ص ۶۸؛ تَسْلِیَةُ الْمُجالِسْ ج۲ ص ۳۷۹؛ بحارالأنوار ج۴۵ ص ۱۲۷؛ جلاءالعیون ص۶۰۶؛ مقتل امام حسین ص ۲۳۹؛ نفس المهموم ص ۳۹۳؛ منتهي الآمال ص ۵۰۲؛ مقتل مقرّم ص ۳۶۱؛ مقتل جامع ج۲ ص ۱۰۶ تنها نوشته شده شهر را آذین بندی کردند و با رقص و پایکوبی به استقبال سرهای شهدا و کاروان اهل بیت علیهم السلام رفتند و با این ذهنیت که اینان خارجی هستند و بر اسلام خروج کرده‌اند پیرمردی به آنان دشنام هم داد ولیکن وقتی متوجه شد که یزید به مردم دروغ گفته و اسرا همان خواندن پیامبر هستند استغفار کرده و .... لذا بیت زیر حذف شد. جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.



ز بـام ها ز چه بـاران سنـگ می‌بـارد            به سوی ما همه جا سیل غم سرازیر است